المواضيع الأخيرة
كساني كه Online هستند
در مجموع 13 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 13 مهمان هيچ كدام
بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 49 و در تاريخ الثلاثاء فبراير 13, 2024 3:21 pm بوده است.
پهلوی اول
رهنمودهای استاد فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی| دانای اُرُدیستهای جهان :: شکوفه سرخ :: ایران در گذر تاریخ
صفحه 1 از 1
پهلوی اول
پهلوي
انتظار ملت از انقلاب مشروطيت ( 1284 ه.ش. ) استقلال ، آزادي و استقرار حكومتي ملي – اسلامي بود كه از نخستين ماههاي پس از صدور فرمان مشروطيت و گشايش مجلس شوراي ملي و به ويژه گفتگو بر سر متمم قانون اساسي به ياس و ناكامي انجاميد . نزديك دو سياست شوم روس و انگليس پس از يك قرن رقابت ، موجب انعقاد قراردادهاي 1286 ه.ش. ( 1907 م. ) و 1294 ه.ش. ( 1915 م. ) در تقسيم ايران به مناطق نفوذ به منظور جلوگيري از حضور كشورهاي ديگر بود . در جنگ بين الملل اول ( 1918 – 1914 م.) با نقض بي طرفي ايران ، قسمتهاي از كشور در اشغال قواي متخاصم قرار گرفت و صحنه جنگ روس و انگليس و عثماني شد . عدم كارآيي دولتها و سقوط پي در پي آنها ، ناامني ، صدمات و خسارات جنگ ، نهضتهايي را در گوشه و كنار مملكت به همراه داشت تا آنجا كه احتمال تجزيه كشور مي رفت .
سقوط رژيم روسيه تزاري كه حمايت از سلاطين قاجار را عهده دار بود و جايگريني بلشويكها كه فرياد رهايي سر مي دادند ، انگليس را به تلاشي مضاعف وادار ساخت تا هم منطقه را در مقابل خطر انقلاب شوروي حفظ كند و هم جاي رقيب سابق را بگيرد و امتيازات نفتي را همچنان در دست داشته باشد .
قرارداد وثوق الدوله – كاكس ، كه ايران را در وضع تحت الحمايگي قرارمي داد ، در سال 1298 ه.ش. ( 1919 م. ) به امضاء رسيد و اين امر از ورود ايران به كنفرانس صلح ورساي جلوگيري كرد . با نظر ژنرال آيرون سايد انگليسي استاروسلسكي فرمانده روسي قزاق كنار گذاشته شد و سردار همايون ، فرماندهي كل قزاق را در اختيار گرفت . موج خروشان اعتراض بر ضد قرارداد 1919 م. در داخل و خارج كشور و عدم پذيرش صريح آن از جانب احمدشاه ،انگليس را به تغيير سياست در مورد ايران وادار ساخت . تشكيل حكومتي قدرتمند لازم بود كه از پيشرفت ارتش سرخ ، تا گيلان آمده بود ، جلوگيري كند و مانع رشد نهضتهاي مردمي ، كه براي دارندگان امتياز نفت مضر بود ،گردد و در عين حال نمودار تحقق آمال وخواسته هاي ملت باشد. مذاكرات آيرون سايد با رضاخان و سيدضياء الدين در قزوين سرنوشت ساز بود . رضاخان قبلا" به وسيله اردشير جي عامل زبر دست ، آگاه و با اختيار تام انگليس ، شناسايي و ارزيابي شده و تعليمات لازم را ديده بود . رضاخان بر ديگر كانديداها سبقت گرفت و مجري كودتاي سوم اسفند 1299 ه.ش. شد .رضا خان ميرپنج فرزند عباسقلي خان سواد كوهي معروف به داداش بيك در 1256 شمسي در قريه آلاشت تولد يافته و در 22 سالگي به نيروي قزاق پيوسته و در طي بيست سال مراحل نظامي را تا فرماندهي هنگ قزاقخانه ( آترياد ) همدان طي كرده بود و قرار شد براريكه قدرت مستقر گردد. به احمد شاه جوان آخرين شاه از سلسله قاجار هم اطمينان داده شد كه از جانب كودتا خطري او را تهديد نمي كند و در عين حال وادار گرديد كه فرمان رياست وزرايي سيد صياء الدين را امضاء كند و عنوان سردار سپه را به رضاخان اعطا نمايد .
به دنبال كودتا كه در روز دوشنبه سوم اسفند ماه ( حوت ) نيمه شب انجام شد ، پايتخت را تسخير كردند و با ايجاد سروصدا و تير اندازي بي مورد و زد و خوردهايي نه چندان جدي ، كدتاگران توانستند در مردم وحشت و اضطراب ايجاد كنند و فرداي آن روز جمع زيادي از رجال و دولتمرادن گذشته بازداشت شدند و اقداماتي در جلب نظر مردم صورت گرفت .
سيدضياءالدين طباطبايي به منظور عوام فريبي و كسب و جاهت سياسي ، قرارداد 1919 م. را كه به همت دلير مرداني همچون آيت ا... مدرس عملا" كارايي خود را از دست داده بود لغو كرد و انگلستان نيز براي اغفال مردم ايران ، لغو اين قرارداد را با خشنودي پذيرفت تا كابينه مورد نظر كابينه اي ملي و ضد انگليسي معرفي شود .
عهد نامه مودت ايران و شوروي كه متضمن انصراف از امتيازات تزارها بود ، امضاء گرديد ( 7 اسفند 1299 ه.ش. ). اندكي بعد سردار سپه به جاي مسعود كيهان وزير جنگ شد و همكار خود سيد ضياء را در مبارزه قدرت تبعيد فرستاد . رضا خان تا 26 خرداد 1302 ه.ش. با حضور در كابينه هاي قوام ، مشير الدوله و مستوفي الممالك با عنوان وزير جنگ تصميم گيرنده اصلي بود .
وي با ادغام ديويزيون قزاق ، ژاندارمري دولتي ، بريگاد مركزي و ساير قواي پراكنده نظامي پليس جنوب ( SPR ) ، ارتش متحدالشكلي را پايه گذاشت كه فقط مجري دستورهاي وزير جنگ بود و در همين زمان به پاره اي از نهضتها از جمله نهضت جنگل و قيام كلنل پسيان پايان داده شد .
نهضت جنگل بر پايه ظلم ستيزي و آرمان خواهي و تفكر ديني توسط ميرزا كوچك جنگليدر شمال كشور شكل گرفت و در مقطع كوتاهي توانست در مقابل قواي بيگانه ( روس و انگليس ) ايستادگي كند . پس از پيروزي بلشويكها و سرنگوني حكومت روسيه تزاري ،گر چه اين نهضت در مقطع بسيار كوتاهي مورد حمايت بلشويكها قرار گرفت ، ولي با چرخش سياست خارجي شوروي مبني بر اعلام سياست سازش با دولتها و انصراف از سياست حمايت انقلاب جهاني ( در هشتمين كنگره حزب كمونيست ) ميرزا كوچك جنگلي قرباني توافقات بين المللي شد و قواي رضا خان توانست باقيمانده نيروهاي او را هم متلاشي كند . رضا خان سردار سپه در خرداد 1302 ه.ش. فرمان نخست وزيري را از احمد شاه گرفت و موجبات سفر سوم او را به اروپا فراهم ساخت ( 10 آبان 1302 ه.ش. ) .
قتل ماژورايمبري ، كنسول ايالات متحده آمريكا در تهران ، علاقه اين كشور را به حضور در منطقه تا مدتي به تاخير انداخت و بهانه اي به دست سردار سپه داد تا حكومت نظامي برقرار سازد ( تير 1303 ه.ش. ) .
استيضاح اقليت مجلس كه روند فعاليت رئيس الوزراء را بر خلاف اصول قانون مشروطيت مي دانست ، به جاي بركناري رضاخان ، به تضعيف مجلس منجر شد و رضاخان فرماندهي كل قوا را هم به عهده گرفت ( 14 بهمن 1303 ه.ش. ) و متعاقب سركوب سركشاني چون سميتقو و بر كنار كردن شيخ خزعل از مستند قدرت در خوزستان نفت خيز ، خود را قهرمان ملي جلوه داد كه هم مخالفان داخلي خلع سلاح و هم شورويها اغفال گرديدند . رضا خان براي تصاحب قدرت بيشتر ، به فكر تغيير رژيم و احراز مقام رياست وزرايي ارضاء مي شد و نه استعمار انگلستان اين هدف محدود را در ايران دنبال مي كرد . رضاخان و انگليسيها هر دو در انديشه تغيير سلطنت در ايران بودند . اما چون طرح تغيير سلطنت از قاجاريه به پهلوي در ابتداي نخست وزيري رضاخان ممكن نبود و مقاومت جدي جامعه را در پي داشت ، لذا براي آماده كردن افكار عمومي جامعه براي اين تغيير ،شعار جمهوري مطرح شد زيرا مقارن همين ايام در تركيه هم رژيم امپراتوري منحل و نظام جمهوري مستقر شده بود . اين امر بهانه خوبي براي طرفداران رضاخان بود كه تبليغات وسيعي به راه بيندازند و خواهان استقرار نظام مشابهي در ايران شوند . براي تغيير ، بهترين راه وجود مجلس بود كه مي توانست چنين اقدامي را قانوني جلوه دهد . اين جريان در آغاز انتخابات مجلس پنجم كه سردار سپه با قدرت قشون و وزارت داخله ، مجلس شورايي آراسته ترتيب داده بود ، به وقوع پيوست .
انتظار ملت از انقلاب مشروطيت ( 1284 ه.ش. ) استقلال ، آزادي و استقرار حكومتي ملي – اسلامي بود كه از نخستين ماههاي پس از صدور فرمان مشروطيت و گشايش مجلس شوراي ملي و به ويژه گفتگو بر سر متمم قانون اساسي به ياس و ناكامي انجاميد . نزديك دو سياست شوم روس و انگليس پس از يك قرن رقابت ، موجب انعقاد قراردادهاي 1286 ه.ش. ( 1907 م. ) و 1294 ه.ش. ( 1915 م. ) در تقسيم ايران به مناطق نفوذ به منظور جلوگيري از حضور كشورهاي ديگر بود . در جنگ بين الملل اول ( 1918 – 1914 م.) با نقض بي طرفي ايران ، قسمتهاي از كشور در اشغال قواي متخاصم قرار گرفت و صحنه جنگ روس و انگليس و عثماني شد . عدم كارآيي دولتها و سقوط پي در پي آنها ، ناامني ، صدمات و خسارات جنگ ، نهضتهايي را در گوشه و كنار مملكت به همراه داشت تا آنجا كه احتمال تجزيه كشور مي رفت .
سقوط رژيم روسيه تزاري كه حمايت از سلاطين قاجار را عهده دار بود و جايگريني بلشويكها كه فرياد رهايي سر مي دادند ، انگليس را به تلاشي مضاعف وادار ساخت تا هم منطقه را در مقابل خطر انقلاب شوروي حفظ كند و هم جاي رقيب سابق را بگيرد و امتيازات نفتي را همچنان در دست داشته باشد .
قرارداد وثوق الدوله – كاكس ، كه ايران را در وضع تحت الحمايگي قرارمي داد ، در سال 1298 ه.ش. ( 1919 م. ) به امضاء رسيد و اين امر از ورود ايران به كنفرانس صلح ورساي جلوگيري كرد . با نظر ژنرال آيرون سايد انگليسي استاروسلسكي فرمانده روسي قزاق كنار گذاشته شد و سردار همايون ، فرماندهي كل قزاق را در اختيار گرفت . موج خروشان اعتراض بر ضد قرارداد 1919 م. در داخل و خارج كشور و عدم پذيرش صريح آن از جانب احمدشاه ،انگليس را به تغيير سياست در مورد ايران وادار ساخت . تشكيل حكومتي قدرتمند لازم بود كه از پيشرفت ارتش سرخ ، تا گيلان آمده بود ، جلوگيري كند و مانع رشد نهضتهاي مردمي ، كه براي دارندگان امتياز نفت مضر بود ،گردد و در عين حال نمودار تحقق آمال وخواسته هاي ملت باشد. مذاكرات آيرون سايد با رضاخان و سيدضياء الدين در قزوين سرنوشت ساز بود . رضاخان قبلا" به وسيله اردشير جي عامل زبر دست ، آگاه و با اختيار تام انگليس ، شناسايي و ارزيابي شده و تعليمات لازم را ديده بود . رضاخان بر ديگر كانديداها سبقت گرفت و مجري كودتاي سوم اسفند 1299 ه.ش. شد .رضا خان ميرپنج فرزند عباسقلي خان سواد كوهي معروف به داداش بيك در 1256 شمسي در قريه آلاشت تولد يافته و در 22 سالگي به نيروي قزاق پيوسته و در طي بيست سال مراحل نظامي را تا فرماندهي هنگ قزاقخانه ( آترياد ) همدان طي كرده بود و قرار شد براريكه قدرت مستقر گردد. به احمد شاه جوان آخرين شاه از سلسله قاجار هم اطمينان داده شد كه از جانب كودتا خطري او را تهديد نمي كند و در عين حال وادار گرديد كه فرمان رياست وزرايي سيد صياء الدين را امضاء كند و عنوان سردار سپه را به رضاخان اعطا نمايد .
به دنبال كودتا كه در روز دوشنبه سوم اسفند ماه ( حوت ) نيمه شب انجام شد ، پايتخت را تسخير كردند و با ايجاد سروصدا و تير اندازي بي مورد و زد و خوردهايي نه چندان جدي ، كدتاگران توانستند در مردم وحشت و اضطراب ايجاد كنند و فرداي آن روز جمع زيادي از رجال و دولتمرادن گذشته بازداشت شدند و اقداماتي در جلب نظر مردم صورت گرفت .
سيدضياءالدين طباطبايي به منظور عوام فريبي و كسب و جاهت سياسي ، قرارداد 1919 م. را كه به همت دلير مرداني همچون آيت ا... مدرس عملا" كارايي خود را از دست داده بود لغو كرد و انگلستان نيز براي اغفال مردم ايران ، لغو اين قرارداد را با خشنودي پذيرفت تا كابينه مورد نظر كابينه اي ملي و ضد انگليسي معرفي شود .
عهد نامه مودت ايران و شوروي كه متضمن انصراف از امتيازات تزارها بود ، امضاء گرديد ( 7 اسفند 1299 ه.ش. ). اندكي بعد سردار سپه به جاي مسعود كيهان وزير جنگ شد و همكار خود سيد ضياء را در مبارزه قدرت تبعيد فرستاد . رضا خان تا 26 خرداد 1302 ه.ش. با حضور در كابينه هاي قوام ، مشير الدوله و مستوفي الممالك با عنوان وزير جنگ تصميم گيرنده اصلي بود .
وي با ادغام ديويزيون قزاق ، ژاندارمري دولتي ، بريگاد مركزي و ساير قواي پراكنده نظامي پليس جنوب ( SPR ) ، ارتش متحدالشكلي را پايه گذاشت كه فقط مجري دستورهاي وزير جنگ بود و در همين زمان به پاره اي از نهضتها از جمله نهضت جنگل و قيام كلنل پسيان پايان داده شد .
نهضت جنگل بر پايه ظلم ستيزي و آرمان خواهي و تفكر ديني توسط ميرزا كوچك جنگليدر شمال كشور شكل گرفت و در مقطع كوتاهي توانست در مقابل قواي بيگانه ( روس و انگليس ) ايستادگي كند . پس از پيروزي بلشويكها و سرنگوني حكومت روسيه تزاري ،گر چه اين نهضت در مقطع بسيار كوتاهي مورد حمايت بلشويكها قرار گرفت ، ولي با چرخش سياست خارجي شوروي مبني بر اعلام سياست سازش با دولتها و انصراف از سياست حمايت انقلاب جهاني ( در هشتمين كنگره حزب كمونيست ) ميرزا كوچك جنگلي قرباني توافقات بين المللي شد و قواي رضا خان توانست باقيمانده نيروهاي او را هم متلاشي كند . رضا خان سردار سپه در خرداد 1302 ه.ش. فرمان نخست وزيري را از احمد شاه گرفت و موجبات سفر سوم او را به اروپا فراهم ساخت ( 10 آبان 1302 ه.ش. ) .
قتل ماژورايمبري ، كنسول ايالات متحده آمريكا در تهران ، علاقه اين كشور را به حضور در منطقه تا مدتي به تاخير انداخت و بهانه اي به دست سردار سپه داد تا حكومت نظامي برقرار سازد ( تير 1303 ه.ش. ) .
استيضاح اقليت مجلس كه روند فعاليت رئيس الوزراء را بر خلاف اصول قانون مشروطيت مي دانست ، به جاي بركناري رضاخان ، به تضعيف مجلس منجر شد و رضاخان فرماندهي كل قوا را هم به عهده گرفت ( 14 بهمن 1303 ه.ش. ) و متعاقب سركوب سركشاني چون سميتقو و بر كنار كردن شيخ خزعل از مستند قدرت در خوزستان نفت خيز ، خود را قهرمان ملي جلوه داد كه هم مخالفان داخلي خلع سلاح و هم شورويها اغفال گرديدند . رضا خان براي تصاحب قدرت بيشتر ، به فكر تغيير رژيم و احراز مقام رياست وزرايي ارضاء مي شد و نه استعمار انگلستان اين هدف محدود را در ايران دنبال مي كرد . رضاخان و انگليسيها هر دو در انديشه تغيير سلطنت در ايران بودند . اما چون طرح تغيير سلطنت از قاجاريه به پهلوي در ابتداي نخست وزيري رضاخان ممكن نبود و مقاومت جدي جامعه را در پي داشت ، لذا براي آماده كردن افكار عمومي جامعه براي اين تغيير ،شعار جمهوري مطرح شد زيرا مقارن همين ايام در تركيه هم رژيم امپراتوري منحل و نظام جمهوري مستقر شده بود . اين امر بهانه خوبي براي طرفداران رضاخان بود كه تبليغات وسيعي به راه بيندازند و خواهان استقرار نظام مشابهي در ايران شوند . براي تغيير ، بهترين راه وجود مجلس بود كه مي توانست چنين اقدامي را قانوني جلوه دهد . اين جريان در آغاز انتخابات مجلس پنجم كه سردار سپه با قدرت قشون و وزارت داخله ، مجلس شورايي آراسته ترتيب داده بود ، به وقوع پيوست .
امیر- شمع های روشن : 105
جایگاه : 170411
شهرت : 364
تاریخ عضویت : 2009-04-03
رد: پهلوی اول
در انتخابات اين دوره گرچه اقليتي چون آيت الله سيد حسن مدرس و دكتر محمد مصدق نظائر آنها به مجلس راه يافتند ، اما از ولايات ، دست نشاندگان رضاخان و امير لشكرها بر ديگران پيشي گرفتند و در برابر دو حزب " اصلاح طلبان" و " سوسياليستها " ، حزب ديگري به نام " دمكرات مستقل " تشكيل دادند كه پس از چندي با نام " حزب تجدد " فعاليت گسترده اي را آغاز كرد . حزب جديد قصد داشت قبل از آنكه اعتبار نامه هاي اقليت تصويب شود ، به محض آمادگي مجلس ، ( نصف به علاوه يك ) ،لايحه جمهوريت را به مجلس آورد و به تصويب رساند و اگر اقليت مخالفتي كرد ، اعتبار نامه افراد مخالفت را رد كند .
طرفداران رضاخان ( با نام فراكسيون تجدد ) و مخالفان به رهبري مرحوم مدرس ( با نام اقليت ) مدتي در كشمكشهاي پارلماني قرار گرفتند و در اين گفتگوها ، ارتباط كودتا با قرارداد 1919 ميلادي و رابطه غوغاي جديد جمهوري خواهي با كودتا و نقش افراد دست اندركار به خوبي آشكار گرديد كه در مجلس و جامعه واكنشهايي پديد آورد . مدرس چون مي دانست رضاخان با اعمال نفوذ و تقلب در انتخابات موفق شده است عده اي از طرفداران خود را به عنوان نماينده به مجلس بفرستد ، تصميم گرفت تا با اعتراض به اعتبارنامه آنان ،با حضورشان در مجلس مخالفت كند .
اعتراضات مدرس و نطقهاي افشاگرانه او تاثير خود را گذاشت و مجلس اعتبار نامه چندتن از نمايندگان از جمله نوري زاده و علي دشتي را رد نمود. افشاگريهاي مدرس نمايندگان موافق را چنان خشمگين ساخت كه در يكي از روزها در اتاق تنفس مجلس به تحريك تدين ، دكتر حسين بهرامي ( احياء السلطنه) سيلي محكمي به گوش مدرس نواخت . اين عمل مخالفت مردم را با جمهوري رضا خاني تشديد كرد و بسياري از تلاشهاي طرفداران رضاخان بي اثر شد .
پس از واقعه دوم حمل 1303 خورشيدي و تظاهرات مردم در بهارستان به حمايت از مدرس و قشون كشيهاي رضاخان و كشته و مجروح و مصدوم شدن تظاهر كنندگان ، ورودي رضا خان به تالار مجلس و رويارويي با نمايندگان برجسته ، خاصه مرحوم موتمن الملك رئيس مجلس ، هياهوي " جمهوري خواهان " فروكش كرد . رضاخان پس از معذرت خواهي و دستور آزادي محبوسان روزهاي اخير ،خود به عموم مردم توصيه كرد كه "عنوان جمهوري " را موقوف نمايند . رضا خان چون به دليل مخالفت روحانيان كاري از پيش نبرد ،بر آن شد كه به عنوان سلطنت يكه تاز عرصه سياست شود. او پس از يك دوره قهر و آشتي ، با رسيدن به " مقام فرماندهي كل قوا " و اجراي برنامه ارسال تلگرامها و طومارها و نامه ها از ولايات به تحكيم ارتش و حاكمان و واليان دست نشانده ، در مخالفت با سلطنت قاجاريه و احمد شاه كه به تحقيق پايگاه مردمي و تاريخي و سياسي خود را از دست داده بود ، شرايطي پديد آورد كه مجلس دوره پنجم در جلسه 9 آبان 1304 ه.ش. ماده واحده اي را با مضمون " مجلس شوراي ملي به نام سعادت ملت ، انقراض سلطنت قاجاريه را اعلام نموده و حكومت موقتي را حدود قانون اساسي و قوانين موضوعه مملكتي به شخص آقاي رضاخان پهلوي واگذار مي نمايد ، تعيين تكليف حكومت قطعي موكول به نظر مجلس موسسان است كه به تغيير مواد 36 ، 37 ، 38 ، 40 متمم قانون اساسي تشكيل مي شود " ، با اكثريت 80 راي از 85 نفر نمايندگان حاضر تصويب نمود . ده روز پس از خلع احمدشاه از سلطنت ، سفير انگلستان نزد رضاخان رفت و طي يادشتي از سوي دولت انگلستان ، حكومت وي را به رسميت شناخت و فرداي همان روز نيز سفير شوروي به رسميت شناختن حكومت او را توسط دولت متبوعش اعلام كرد . مجلس موسسان در 5 آذر 1304 ه.ش. با تعداد نمايندگاني سه برابر مجلس شورا با رياست ميرزا صادق خان مستشار الدوله تشكيل شد و طي پنج جلسه با تغيير اصول ياد شده ، رضاخان را به سلطنت برگزيد و سلطنت را در خاندان او موروثي نمود . شاه جديد در 4 ارديبهشت 1305 ه.ش. تاجگذاري كرد .
برخورد زمامداي روسيه با رضاخان ، براساس تحليل ماركسيستي آنان از پايگاه اجتماعي وي استوار بود . آنان رضا خان را به عنوان عامل توانمند " بورژوازي ملي "در برابر " فئوداليسم پوسيده سنتي " تلقي مي كردند و معتقد بودند كه وي ايران را از حالت نيمه فئودالي خارج و با ملاكين و زمينداران بزرگ و روحانيان مبارزه خواهد كرد، لذا به حمايت از او برخاستند .
بر اساس همين تحليل نمايندگان سوسياليست كه در مجلس پنجم شركت داشتند و همواره از روسها تبعيت مي كردند ،باحمايت از رضا خان به اهداف انگلستان در ايران كمك كردند . سليمان ميرزا و پانزده نفر از نمايندگان چپ به هنگام طرح تغيير سلطنت ، به پادشاهي رضاخان راي مثبت دادند و به اين ترتيب در ايجاد ديكتاتوري پهلوي سهيم شدند . رضا خان كه با تظاهر شديد به رعايت مذهب و پذيرش نظرات روحانيان و اظهار علاقه مندي به احكام دين و حمايت بخشي از روحانيان كه سقوط سلطنت قاجار و استقرار نظم جديد را به نفع جامعه مي دانستند ، به قدرت رسيده بود از آغاز يلطنت سياستي مخالف در پيش گرفت ، چنان كه مقارن دوره ششم مجلس در مسئله نظام وظيفه با روحانيان روشي مخالفت آميز آغاز كرد و اين روش اجتماع علما را در قم به عنوان اعتراض پيش آورد . پشت كردن به قوانين مشروطيت و آزاديخواهي و مخالفت با جريانهاي اصيل مردمي و همسو با مذهب ، سربه نيست كردن رهبران مردم و رجال كشور ، از انديشه گران و مبارزاني را كه در آغاز گمانهايي در ايجاد امنيت و ثبات توسط زضاخان در ايران داشتند ، به مرور در زمره مخالفان وي در آورد .
تبديل محاضر شرع به محاضر رسمي ، روحانيان را از امور جاري بازداشت . تفكيك دين از سياست به صورت يك اصل در آمد و موقوفات در اختيار دولت قرار گرفت . در مسئله تغيير لباس و كشف حجاب و اسلام زدايي تا آنجا پيش رفت كه فاجعه مسجد گوهر شاد و گشتار عمومي پيش آمد ( 1314 ه.ش. ) و در اين راه حتي از گماشتن ماموراني مخصوص در كوچه و خيابانهاي شهر كه وظيفه داشتند به زور چادر از سر زنان بكشند ، خودداري نكرد . رضاخان براي تضعيف روحانيان دستور داد كه آنان نيز لباسهاي مخصوص خود را كنار بگذارند و از دخالت در امور اجتماعي جدا" احتراز كنند . عزاداري سيدالشهداء قدغن شد و از انجام بسياري از آداب مذهبي به شدت جلوگيري به عمل آمد .
مساجد ، تكايا ، حسينيه ها ، اوقاف به وضع تعطيل درآمد و اين روند تا پايان سلطنت وي ادامه يافت .
طرفداران رضاخان ( با نام فراكسيون تجدد ) و مخالفان به رهبري مرحوم مدرس ( با نام اقليت ) مدتي در كشمكشهاي پارلماني قرار گرفتند و در اين گفتگوها ، ارتباط كودتا با قرارداد 1919 ميلادي و رابطه غوغاي جديد جمهوري خواهي با كودتا و نقش افراد دست اندركار به خوبي آشكار گرديد كه در مجلس و جامعه واكنشهايي پديد آورد . مدرس چون مي دانست رضاخان با اعمال نفوذ و تقلب در انتخابات موفق شده است عده اي از طرفداران خود را به عنوان نماينده به مجلس بفرستد ، تصميم گرفت تا با اعتراض به اعتبارنامه آنان ،با حضورشان در مجلس مخالفت كند .
اعتراضات مدرس و نطقهاي افشاگرانه او تاثير خود را گذاشت و مجلس اعتبار نامه چندتن از نمايندگان از جمله نوري زاده و علي دشتي را رد نمود. افشاگريهاي مدرس نمايندگان موافق را چنان خشمگين ساخت كه در يكي از روزها در اتاق تنفس مجلس به تحريك تدين ، دكتر حسين بهرامي ( احياء السلطنه) سيلي محكمي به گوش مدرس نواخت . اين عمل مخالفت مردم را با جمهوري رضا خاني تشديد كرد و بسياري از تلاشهاي طرفداران رضاخان بي اثر شد .
پس از واقعه دوم حمل 1303 خورشيدي و تظاهرات مردم در بهارستان به حمايت از مدرس و قشون كشيهاي رضاخان و كشته و مجروح و مصدوم شدن تظاهر كنندگان ، ورودي رضا خان به تالار مجلس و رويارويي با نمايندگان برجسته ، خاصه مرحوم موتمن الملك رئيس مجلس ، هياهوي " جمهوري خواهان " فروكش كرد . رضاخان پس از معذرت خواهي و دستور آزادي محبوسان روزهاي اخير ،خود به عموم مردم توصيه كرد كه "عنوان جمهوري " را موقوف نمايند . رضا خان چون به دليل مخالفت روحانيان كاري از پيش نبرد ،بر آن شد كه به عنوان سلطنت يكه تاز عرصه سياست شود. او پس از يك دوره قهر و آشتي ، با رسيدن به " مقام فرماندهي كل قوا " و اجراي برنامه ارسال تلگرامها و طومارها و نامه ها از ولايات به تحكيم ارتش و حاكمان و واليان دست نشانده ، در مخالفت با سلطنت قاجاريه و احمد شاه كه به تحقيق پايگاه مردمي و تاريخي و سياسي خود را از دست داده بود ، شرايطي پديد آورد كه مجلس دوره پنجم در جلسه 9 آبان 1304 ه.ش. ماده واحده اي را با مضمون " مجلس شوراي ملي به نام سعادت ملت ، انقراض سلطنت قاجاريه را اعلام نموده و حكومت موقتي را حدود قانون اساسي و قوانين موضوعه مملكتي به شخص آقاي رضاخان پهلوي واگذار مي نمايد ، تعيين تكليف حكومت قطعي موكول به نظر مجلس موسسان است كه به تغيير مواد 36 ، 37 ، 38 ، 40 متمم قانون اساسي تشكيل مي شود " ، با اكثريت 80 راي از 85 نفر نمايندگان حاضر تصويب نمود . ده روز پس از خلع احمدشاه از سلطنت ، سفير انگلستان نزد رضاخان رفت و طي يادشتي از سوي دولت انگلستان ، حكومت وي را به رسميت شناخت و فرداي همان روز نيز سفير شوروي به رسميت شناختن حكومت او را توسط دولت متبوعش اعلام كرد . مجلس موسسان در 5 آذر 1304 ه.ش. با تعداد نمايندگاني سه برابر مجلس شورا با رياست ميرزا صادق خان مستشار الدوله تشكيل شد و طي پنج جلسه با تغيير اصول ياد شده ، رضاخان را به سلطنت برگزيد و سلطنت را در خاندان او موروثي نمود . شاه جديد در 4 ارديبهشت 1305 ه.ش. تاجگذاري كرد .
برخورد زمامداي روسيه با رضاخان ، براساس تحليل ماركسيستي آنان از پايگاه اجتماعي وي استوار بود . آنان رضا خان را به عنوان عامل توانمند " بورژوازي ملي "در برابر " فئوداليسم پوسيده سنتي " تلقي مي كردند و معتقد بودند كه وي ايران را از حالت نيمه فئودالي خارج و با ملاكين و زمينداران بزرگ و روحانيان مبارزه خواهد كرد، لذا به حمايت از او برخاستند .
بر اساس همين تحليل نمايندگان سوسياليست كه در مجلس پنجم شركت داشتند و همواره از روسها تبعيت مي كردند ،باحمايت از رضا خان به اهداف انگلستان در ايران كمك كردند . سليمان ميرزا و پانزده نفر از نمايندگان چپ به هنگام طرح تغيير سلطنت ، به پادشاهي رضاخان راي مثبت دادند و به اين ترتيب در ايجاد ديكتاتوري پهلوي سهيم شدند . رضا خان كه با تظاهر شديد به رعايت مذهب و پذيرش نظرات روحانيان و اظهار علاقه مندي به احكام دين و حمايت بخشي از روحانيان كه سقوط سلطنت قاجار و استقرار نظم جديد را به نفع جامعه مي دانستند ، به قدرت رسيده بود از آغاز يلطنت سياستي مخالف در پيش گرفت ، چنان كه مقارن دوره ششم مجلس در مسئله نظام وظيفه با روحانيان روشي مخالفت آميز آغاز كرد و اين روش اجتماع علما را در قم به عنوان اعتراض پيش آورد . پشت كردن به قوانين مشروطيت و آزاديخواهي و مخالفت با جريانهاي اصيل مردمي و همسو با مذهب ، سربه نيست كردن رهبران مردم و رجال كشور ، از انديشه گران و مبارزاني را كه در آغاز گمانهايي در ايجاد امنيت و ثبات توسط زضاخان در ايران داشتند ، به مرور در زمره مخالفان وي در آورد .
تبديل محاضر شرع به محاضر رسمي ، روحانيان را از امور جاري بازداشت . تفكيك دين از سياست به صورت يك اصل در آمد و موقوفات در اختيار دولت قرار گرفت . در مسئله تغيير لباس و كشف حجاب و اسلام زدايي تا آنجا پيش رفت كه فاجعه مسجد گوهر شاد و گشتار عمومي پيش آمد ( 1314 ه.ش. ) و در اين راه حتي از گماشتن ماموراني مخصوص در كوچه و خيابانهاي شهر كه وظيفه داشتند به زور چادر از سر زنان بكشند ، خودداري نكرد . رضاخان براي تضعيف روحانيان دستور داد كه آنان نيز لباسهاي مخصوص خود را كنار بگذارند و از دخالت در امور اجتماعي جدا" احتراز كنند . عزاداري سيدالشهداء قدغن شد و از انجام بسياري از آداب مذهبي به شدت جلوگيري به عمل آمد .
مساجد ، تكايا ، حسينيه ها ، اوقاف به وضع تعطيل درآمد و اين روند تا پايان سلطنت وي ادامه يافت .
امیر- شمع های روشن : 105
جایگاه : 170411
شهرت : 364
تاریخ عضویت : 2009-04-03
رد: پهلوی اول
مجلس شوراي ملي از دوره ششم تا دوازدهم با نظم خاصي ادامه يافت و تبديل به مركز منتخبين رضاخان شد و طبعا" آنچه تصويب مي كردند خواست شاه بود . آخرين اقليت مجلس مربوط به دوره هفتم است . از دوره هفتم به بعد انتخابات كليه نقاط كشور با مداخله دولت انجام گرفت . تشكيل هر دولت با اراده رضاشاه و سقوطش هم با اشاره او بود . محمد علي فروغي ،ميرزا حسن خان مستوفي الممالك ، مهديقلي خان هدايت ، محمود جم ،احمد متين دفتري ،علي ( رجبعلي ) منصور در دوران سلطنت او ماموريت يافتند تشكيل كابينه دهند .
نظميه رضاشاه با رياست سرهنگ محمد در گاهي شروع شد و بعد از محمد صادق خان كوپال ، سالها محمد حسين آيرم اين سمت را بر عهده گرفت و با خشونت و قساوت بسيار و اختيارات فوق العاده نظارت عمومي را به عهده داشت تا نظام ديكتاتوري مستقر متزلزل نگردد ، تا جايي كه براي مسافرت از شهري به شهر ديگر اجازه نظميه لازم بود و در اجراي سياست مستبدانه شاه از همين طريق بسياري از مخالفان و حتي موافقاني كه رضا خان را در رسيدن به قدرت ياري كردند مثل نصرت الدوله ، تيمورتاش، سردار اسعد ، اسدي ، و در گاهي نابود شدند . مطبوعات زير سانسور شديد قرار گرفتند و يكي بعد از ديگري تعطيل شدند و مديران آن به مجازات رسيدند . فقط جرايدي باقي ماندند كه از پهلوي تجليل مي نمودند . از سال 1310 ه.ش. با تفسير قانون اساسي ،وزير دادگستري در نقل و انتقال قضات مجاز گرديد و در نتيجه قوه قضاييه هم در اختيار ديكتاتور قرار گرفت .
انگليس كه با امتياز دارسي ( 1901 م. ) نفت را در اختيار داشت ،علاقه مند بود كه تمديد قرارداد را از تصويب مجلس بگذراند ، لذا در 1310 ه.ش. به يكباره در آمد ناچيز ايران از نفت را به مقدار زيادي كاهش داد . موضوع در جريان مذاكره قرار گرفت اما در 16 آذر 1311 ه.ش. شاه از به نتيجه نرسيدن مذاكرات برآشفت و امتياز نامه دارسي را در آتش سوزاند و دستور داد مجلس لغو امتياز دارسي را اعلام نمايد . اما شركت نفت مقابله را تشديد كرد وتبليغات گسترده اي عليه ايران شروع شد . براي اولين بار در اين دوره به زعم مقابله با انگليس ، مردم ابراز خوشوقتي مي كردند . انگليس موضوع را به جامعه ملل ارجاع داد. برطبق توصيه جامعه ملل ،مذاكرات بين طرفين انجام گرفت و قرارداد 1312 ه.ش. ( 1933 م. ) با تمديد امتياز به مدت شصت سال همان طور كه خواسته انگليس بود ،به دستور رضاخان امضاء و به تصويب مجلس رسيد و هرگونه ادامه بحث نسبت به آن ممنوع گرديد . با وجود مراقبت دستگاه پليسي، شورويها عناصر كمونيست را تقويت مي كردند تا اينكه در 1308 ه.ش. ژرژ آقاپگف كارمند بازرگاني شوروي در تهران ، به سفارت انگليس پناهنده شد. وي اسرار شبكه جاسوسي شوروي در ايران را فاش ساخت و در اين ارتباط اشخاصي دستگير و روابط با شوروي تيره شد و در قوانين ،مجازات سنگيني براي فعاليتهاي كمونيستي پيشبيني گرديد. در 1316 ه.ش. شبكه كمونيستي ديگري مركب از 53 ايراني شد كه دكتر اراني در راس آنان بود كه محكوميتهايي پيدا كردند . رضاشاه در 1314 ه.ش. مسافرت يك ماهه اي به تركيه و ملاقات با مصطفي كمال ( آتاترك ) رئيس جمهور آن كشور را داشت و تحت تاثير تحولات تركيه قرار گرفت . در بازگشت روند حركت به سوي غرب را تشديد نمود . در اوايل سلطنت رضاخان كاپيتولاسيون لغو گرديد و ارتباط با كشورها گسترش يافت و اختلافات مرزي با همسايگان ، به طريق مختلف مرتفع شد . بارها بر حق حاكميت ايران نسبت به بحرين تاكيد شد بدون اينكه اقدام جدي و عملي ،كه مستلزم مقابله با انگليس باشد ،صورت پذيرد . قرارداد تعيين خط سر حدي ايران و تركيه با انضمام آرارات شرقي به خاك تركيه منعقد شد ( 1311 ه.ش. ) . قانون تعيين حدود آبهاي ساحلي و منطقه نظارت دولت در دريا تصويب گرديد ( 1313 ه.ش. ). با افغانستان بر اساس نظري كه 45 سال قبل از آن ژنرال ماكلين و كلنل ماكماهون انگليسي داده بودند ، كه مستلزم چشم پوشي از بخش وسيعي از خراسان و بلوچستان و سيستان بود ،با راي حكميت دولت تركيه ، قرارداد تعيين حدود امضاء شد ( 1314 ه.ش. ) و بالاخره در جهت هماهنگي سياست در منطقه پيمان دوستي و عدم تجاوز بين ايران و تركيه و افغانستان و عراق در كاخ سعد آباد به امضاء رسيد ( 1316 ه.ش. ) . در مورد رود هيرمند هم در 1318 ه.ش. قراردادي با افغانستان به امضاء رسيد .
روابط سياسي و اقتصادي با آلمان كه از مدتها قبل شروع شده بود ، پس از نمايان شدن آثار جنگ جهاني اول گسترش بيشتري يافت و رضاخان ابتدا بر پايه خواستهاي بريتانيا ، در تقويت اقتصادي آلمان به منظور جلوگيري از نفوذ انديشه هاي كمونيستي در آن كشور گام برداشت .
احداث بسياري از ساختمانها و تاسيسات كشور و از جمله راه آهن به وسيله كارشناسان آلماني انجام مي گرفت . تاسيس دانشگاه تهران و گسترش مراكز آموزشي و اعزام محصل به خارج و تصويب قوانين غالبا" ترجمه شده از غرب مربوط به اين دوره است . پس از به قدرت رسيدن حزب ناسيونال سوسياليست هيتلري ( 1933 م. ) با شروع جنگ ، انگليسيها مانع حمل كالاي آلمان از راه دريا به ايران شدند . آلمان راه شوروي را انتخاب كرد . سياست بريتانيا قطع رابطه با دولت هيتلري بود اما رضاخان تعلل نشان داد .
در اول تير 1320 ه.ش. آلمان خاك شوروي را مورد حمله قرار داد . چرچيل با وجود تمامي دشمني ، متحد شوروي شد . مسئله رساندن مهمات به جبهه روسيه فقط از طريق راه آهن ايران حل مي گرديد ، اما مشكل اعلام بي طرفي ايران بود . در 27 تير 1320 ه.ش. انگليس و روسيه يادداشتهاي مشابهي به ايران تسليم و از فعاليت آلمانها ابراز نگراني گردند و خواستند كه تعداد آلمانيهاي مقيم ايران را به يك پنجم كاهش دهد . پيغام خصوصي انگليس هم واگذاري راه بود اما از طرف ايران به آن توجه نشد . التيماتوم دو كشور و پيام هيلتر ، رضاخان را در وضع بغرنجي قرار داد. وي سياست دفع الوقت را در پيش گرفت . در سحر گاه سوم شهريور 1320 ه.ش. ايران از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت . ارتشي كه تمام هم رضاخان صرف آن شده بود ، به هنگام ورود قواي بيگانه توان مقاومت نداشت و از جانب ملت هم مورد حمايت قرار نگرفت و از هم پاشيد .
رضا خان براي باقي ماندن در قدرت نياز به تقويت انگليسيها داشت اما جلب رضايت آنان در آن شرايط ساده نبود . وي ناچار به فروغي متوسل شد كه سالها او را كنار گذاشته بود . روسها شديدا" با بودن رضاخان مخالف بودند حتي سخن از بازگشت قاجاريه و تغيير رژيم از سلطنت به جمهوري پيش آمد . اما ظاهرا" با مهارت و سوابق فراماسونري فروغي اين مسئله منتفي شد و قرار شد رضاشاه از سلطنت كناره گبري گند و پسرش محمد رضا به سلطنت برسد و به اين طريق نفوذ سياست انگليس در هيئت حاكمه ايران همچنان باقي ماند . رضا شاه با استعفاي از سلطنت به تبعيد رفت . رضا شاه به هنگام كودتا نه ملكي داشت و نه كارخانه اي اما به هنگام استعفا چندين هزار سند مالكيت به نام او بود و از بزرگترين ثروتمندان جهان به حساب مي آمد .
نظميه رضاشاه با رياست سرهنگ محمد در گاهي شروع شد و بعد از محمد صادق خان كوپال ، سالها محمد حسين آيرم اين سمت را بر عهده گرفت و با خشونت و قساوت بسيار و اختيارات فوق العاده نظارت عمومي را به عهده داشت تا نظام ديكتاتوري مستقر متزلزل نگردد ، تا جايي كه براي مسافرت از شهري به شهر ديگر اجازه نظميه لازم بود و در اجراي سياست مستبدانه شاه از همين طريق بسياري از مخالفان و حتي موافقاني كه رضا خان را در رسيدن به قدرت ياري كردند مثل نصرت الدوله ، تيمورتاش، سردار اسعد ، اسدي ، و در گاهي نابود شدند . مطبوعات زير سانسور شديد قرار گرفتند و يكي بعد از ديگري تعطيل شدند و مديران آن به مجازات رسيدند . فقط جرايدي باقي ماندند كه از پهلوي تجليل مي نمودند . از سال 1310 ه.ش. با تفسير قانون اساسي ،وزير دادگستري در نقل و انتقال قضات مجاز گرديد و در نتيجه قوه قضاييه هم در اختيار ديكتاتور قرار گرفت .
انگليس كه با امتياز دارسي ( 1901 م. ) نفت را در اختيار داشت ،علاقه مند بود كه تمديد قرارداد را از تصويب مجلس بگذراند ، لذا در 1310 ه.ش. به يكباره در آمد ناچيز ايران از نفت را به مقدار زيادي كاهش داد . موضوع در جريان مذاكره قرار گرفت اما در 16 آذر 1311 ه.ش. شاه از به نتيجه نرسيدن مذاكرات برآشفت و امتياز نامه دارسي را در آتش سوزاند و دستور داد مجلس لغو امتياز دارسي را اعلام نمايد . اما شركت نفت مقابله را تشديد كرد وتبليغات گسترده اي عليه ايران شروع شد . براي اولين بار در اين دوره به زعم مقابله با انگليس ، مردم ابراز خوشوقتي مي كردند . انگليس موضوع را به جامعه ملل ارجاع داد. برطبق توصيه جامعه ملل ،مذاكرات بين طرفين انجام گرفت و قرارداد 1312 ه.ش. ( 1933 م. ) با تمديد امتياز به مدت شصت سال همان طور كه خواسته انگليس بود ،به دستور رضاخان امضاء و به تصويب مجلس رسيد و هرگونه ادامه بحث نسبت به آن ممنوع گرديد . با وجود مراقبت دستگاه پليسي، شورويها عناصر كمونيست را تقويت مي كردند تا اينكه در 1308 ه.ش. ژرژ آقاپگف كارمند بازرگاني شوروي در تهران ، به سفارت انگليس پناهنده شد. وي اسرار شبكه جاسوسي شوروي در ايران را فاش ساخت و در اين ارتباط اشخاصي دستگير و روابط با شوروي تيره شد و در قوانين ،مجازات سنگيني براي فعاليتهاي كمونيستي پيشبيني گرديد. در 1316 ه.ش. شبكه كمونيستي ديگري مركب از 53 ايراني شد كه دكتر اراني در راس آنان بود كه محكوميتهايي پيدا كردند . رضاشاه در 1314 ه.ش. مسافرت يك ماهه اي به تركيه و ملاقات با مصطفي كمال ( آتاترك ) رئيس جمهور آن كشور را داشت و تحت تاثير تحولات تركيه قرار گرفت . در بازگشت روند حركت به سوي غرب را تشديد نمود . در اوايل سلطنت رضاخان كاپيتولاسيون لغو گرديد و ارتباط با كشورها گسترش يافت و اختلافات مرزي با همسايگان ، به طريق مختلف مرتفع شد . بارها بر حق حاكميت ايران نسبت به بحرين تاكيد شد بدون اينكه اقدام جدي و عملي ،كه مستلزم مقابله با انگليس باشد ،صورت پذيرد . قرارداد تعيين خط سر حدي ايران و تركيه با انضمام آرارات شرقي به خاك تركيه منعقد شد ( 1311 ه.ش. ) . قانون تعيين حدود آبهاي ساحلي و منطقه نظارت دولت در دريا تصويب گرديد ( 1313 ه.ش. ). با افغانستان بر اساس نظري كه 45 سال قبل از آن ژنرال ماكلين و كلنل ماكماهون انگليسي داده بودند ، كه مستلزم چشم پوشي از بخش وسيعي از خراسان و بلوچستان و سيستان بود ،با راي حكميت دولت تركيه ، قرارداد تعيين حدود امضاء شد ( 1314 ه.ش. ) و بالاخره در جهت هماهنگي سياست در منطقه پيمان دوستي و عدم تجاوز بين ايران و تركيه و افغانستان و عراق در كاخ سعد آباد به امضاء رسيد ( 1316 ه.ش. ) . در مورد رود هيرمند هم در 1318 ه.ش. قراردادي با افغانستان به امضاء رسيد .
روابط سياسي و اقتصادي با آلمان كه از مدتها قبل شروع شده بود ، پس از نمايان شدن آثار جنگ جهاني اول گسترش بيشتري يافت و رضاخان ابتدا بر پايه خواستهاي بريتانيا ، در تقويت اقتصادي آلمان به منظور جلوگيري از نفوذ انديشه هاي كمونيستي در آن كشور گام برداشت .
احداث بسياري از ساختمانها و تاسيسات كشور و از جمله راه آهن به وسيله كارشناسان آلماني انجام مي گرفت . تاسيس دانشگاه تهران و گسترش مراكز آموزشي و اعزام محصل به خارج و تصويب قوانين غالبا" ترجمه شده از غرب مربوط به اين دوره است . پس از به قدرت رسيدن حزب ناسيونال سوسياليست هيتلري ( 1933 م. ) با شروع جنگ ، انگليسيها مانع حمل كالاي آلمان از راه دريا به ايران شدند . آلمان راه شوروي را انتخاب كرد . سياست بريتانيا قطع رابطه با دولت هيتلري بود اما رضاخان تعلل نشان داد .
در اول تير 1320 ه.ش. آلمان خاك شوروي را مورد حمله قرار داد . چرچيل با وجود تمامي دشمني ، متحد شوروي شد . مسئله رساندن مهمات به جبهه روسيه فقط از طريق راه آهن ايران حل مي گرديد ، اما مشكل اعلام بي طرفي ايران بود . در 27 تير 1320 ه.ش. انگليس و روسيه يادداشتهاي مشابهي به ايران تسليم و از فعاليت آلمانها ابراز نگراني گردند و خواستند كه تعداد آلمانيهاي مقيم ايران را به يك پنجم كاهش دهد . پيغام خصوصي انگليس هم واگذاري راه بود اما از طرف ايران به آن توجه نشد . التيماتوم دو كشور و پيام هيلتر ، رضاخان را در وضع بغرنجي قرار داد. وي سياست دفع الوقت را در پيش گرفت . در سحر گاه سوم شهريور 1320 ه.ش. ايران از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت . ارتشي كه تمام هم رضاخان صرف آن شده بود ، به هنگام ورود قواي بيگانه توان مقاومت نداشت و از جانب ملت هم مورد حمايت قرار نگرفت و از هم پاشيد .
رضا خان براي باقي ماندن در قدرت نياز به تقويت انگليسيها داشت اما جلب رضايت آنان در آن شرايط ساده نبود . وي ناچار به فروغي متوسل شد كه سالها او را كنار گذاشته بود . روسها شديدا" با بودن رضاخان مخالف بودند حتي سخن از بازگشت قاجاريه و تغيير رژيم از سلطنت به جمهوري پيش آمد . اما ظاهرا" با مهارت و سوابق فراماسونري فروغي اين مسئله منتفي شد و قرار شد رضاشاه از سلطنت كناره گبري گند و پسرش محمد رضا به سلطنت برسد و به اين طريق نفوذ سياست انگليس در هيئت حاكمه ايران همچنان باقي ماند . رضا شاه با استعفاي از سلطنت به تبعيد رفت . رضا شاه به هنگام كودتا نه ملكي داشت و نه كارخانه اي اما به هنگام استعفا چندين هزار سند مالكيت به نام او بود و از بزرگترين ثروتمندان جهان به حساب مي آمد .
امیر- شمع های روشن : 105
جایگاه : 170411
شهرت : 364
تاریخ عضویت : 2009-04-03
رهنمودهای استاد فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی| دانای اُرُدیستهای جهان :: شکوفه سرخ :: ایران در گذر تاریخ
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
الأربعاء فبراير 10, 2021 12:12 pm من طرف serendipiti
» 5 Best Motivational Quotes from The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani To Overcome Life's Challenges
الأربعاء فبراير 10, 2021 12:11 pm من طرف serendipiti
» 6 Mind-Blowing Quotes By The The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani
الأربعاء فبراير 10, 2021 12:10 pm من طرف serendipiti
» The Famous Quotes - Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani
الأحد فبراير 07, 2021 10:45 am من طرف mehran
» Beautiful Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani Quotes To Achieve Peace in Your Life
الأحد فبراير 07, 2021 10:44 am من طرف mehran
» Uncommon Quotes from Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani That Can Change Your Life
الأحد فبراير 07, 2021 10:42 am من طرف mehran
» 35 Inspirational Quotes On Patience by Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani
الأحد فبراير 07, 2021 10:41 am من طرف mehran
» 46 Inspirational Quotes by The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani That Portray The Positive Aspects Of Life
الأحد فبراير 07, 2021 10:40 am من طرف mehran
» 68 The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani Quotes That Will Help You When The Spirit Is Willing But The Flesh Is Weak
الأحد فبراير 07, 2021 10:39 am من طرف mehran
» 22 Notable Quotes By The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani That Might Reorient Your Line Of Thought
السبت فبراير 06, 2021 1:10 pm من طرف mehran
» 46 Thought-Provoking The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani Quotes You Must Know
السبت فبراير 06, 2021 1:09 pm من طرف mehran
» 35 Powerful The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani Quotes & Life Lessons To Stay Ahead
السبت فبراير 06, 2021 1:08 pm من طرف mehran
» 66 Enlightening quotes by The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani That Will Broaden Your Worldview
السبت فبراير 06, 2021 1:07 pm من طرف mehran
» 48 Enlightening Quotes By The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani For A Better World
السبت فبراير 06, 2021 1:06 pm من طرف mehran
» 43 Inspiring Quotes By The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani That Will Serve As Food For Thought
السبت فبراير 06, 2021 1:06 pm من طرف mehran
» 6 Insightful The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani Quotes That You Must Share
السبت فبراير 06, 2021 11:50 am من طرف mehran
» 27 Thought-Provoking Quotes By The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani On Children, Learning And Psychology
السبت فبراير 06, 2021 11:49 am من طرف mehran
» 78 Great Quotes By The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani, The Author Of The Red Book
السبت فبراير 06, 2021 11:48 am من طرف mehran
» 50 TIMELESS Philosophical Quotes By Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani
الجمعة فبراير 05, 2021 10:38 am من طرف mehran
» 7 inspirational quotes of Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani
الجمعة فبراير 05, 2021 10:36 am من طرف mehran