نام دروغین جاده ابریشم

طبق نظريه قاره کهن ارد بزرگ گسترش نام جاده ابريشم ريشه در خوي استعمارگري کشور چين دارد از ديدگاه او اين واژه براي جاده ايي که باني آن ايرانيان باستان بوده اند و آنها فرهنگ و خرد خود همچون آيين ميترايسم را به چين مي بردند درست نيست . او مي گويد خدمات فرهنگي و علمي ايرانيان به هر دو سوي اين راه آنقدر بوده که اگر قرار باشد نامي برآن باشد ازآن ايرانيان است . او معتقد است خود چينيان هم از اين مسئله شگفت زده شده اند و در طي 30 سال گذشته تمام هم و تلاش خود را گذارده اند تا اين مسئله را تعميق بخشند . ارد بزرگ از مراکز دولتي و فرهنگي مي خواهد از گفتن اين نام و خواهر خواندگي شهرهاي ايران با شهر هاي چين بر اين اساس خودداري کنند . و در نهايت نام اين جاده را " راه فرهنگها " مي نامد که در برگيرنده آرمانهاي همه سرزمينهاي اين مسير باشد . نکته مهمي که نشان مي دهد چيني ها خود هم تازه به جاده ابريشم رسيده اند اين است که در خبرها مي خوانيم تازه امسال دولت چين براي مدارس در مورد جاده ابريشم مطلبي وارد کتابهاي درسي دانش آموزان کرده است آيا اگر جاده ابريشم واقعا تاريخي بود تا امروز چرا نبود ؟! آيا غير از اين است که چيني ها به ناگهان تصميم به فرهنگ سازي يک امر غير واقعي نموده اند ؟ در هيچ کتابي از ايرانيان نام جاده ابريشم نيست به جز کتاب عباس اقبال که آن هم 50 سال قدمت دارد ! . ارد بزرگ به يک نکته جالب اشاره مي کند و آن اينکه در چين کتاب شاهنامه ما را 400 سال بعد از نگارشش بنا به ادعاي خود مورخين چيني به زبان چيني ترجمه و نام هاي اصلي شخصيت هاي شاهنامه را عوض مي کنند و بر فرض به رستم مي گويند تانگ! و آن را از خود مي دانند جالب است که صدها فيلم رزمي بر اساس اشعار تانگ مي سازند و به همه آنها رنگ و بوي چيني مي دهند . همان کاري که امروز در مورد جاده ابريشم مي بينيم و حتي در صنعت که کپي و تکثير امري غير قابل انکار است .